داستانهای کوتاه

متن مرتبط با «قدرت درون ماست» در سایت داستانهای کوتاه نوشته شده است

ماست و خیار

  • می گویند در زمان ناصرالدین شاه، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره های خوراکِ درباری به تنگ آمده بود به شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند را میل فرمایند. شاه پرسید که مگر رعیت ما چه میل می کنند !؟ امیر گفت : ماست و خیار... شاه سر آشپز, ...ادامه مطلب

  • قدرت درون

  • خردمندی در کوهستان سفر می کرد که سنگ گران قیمتی را در جوی آبی پیدا کرد. روز بعد به مسافری رسید که گرسنه بود. خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود. مسافر گرسنه، سنگ قیمتی را در کیف  خردمند دید، از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد. خردمند هم بی درنگ، سنگ را به او داد. مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روی کرده بود، از خوشحالی سر از پا نمی شناخت. او می دانست که جواهر به قدری با ارزش است که تا آخر عمر، می تواند راحت زندگی کند، ولی چند روز بعد، مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، خردمند را پیدا کند. بالاخره هنگامی که او ر,قدرت درون,قدرت درون اپارات,قدرت درونی انسان,قدرت درون ماست,قدرت درونگراها,قدرت درونی چیست,قدرت درون ذهن,قدرت درون نگری,قدرت درونی انسانها,قدرت شگرف درون ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها