داستانهای کوتاه

متن مرتبط با «فروش» در سایت داستانهای کوتاه نوشته شده است

نفت فروش

  • نفت فروشی دوره گرد در محله ما نفت می فروخت ..روزی من را دید و پرسید : آیا به تازگی خانه ات را گازکشی کرده ای ؟ با تعجب گفتم : اره اما تو از کجا فهمیدی ؟گفت سلام کردنت عوض شده.. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فروش روح قدیمی

  • اولین بار که تصمیم گرفت روحش را بفروشد، هوا خیلی سرد بود. از ایستگاه اتوبوس آمد بیرون، شال گردنش را محکم کرد و نگاهی به سردر فروشگاه بزرگ آن طرف خیابان انداخت: «روح فروشی فاوست». توی ویترین شیک فروشگا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها