مجسمه

ساخت وبلاگ


یک یهودی مجوز مهاجرت از روسیه به اسراییل را کسب کرد.
هنگام خروج از روسیه در فرودگاه مامور وسایل اورا چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید : این چیه؟
مرد گفت : شکل سوالت اشتباهه آقا؟
بپرس این کیه. این مجسمه لنین مرد بزرگ روسیه است که توی تمام کشور عدالت ودموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه.. مامور گمرک گفت درسته آقا .بفرمایید.
در  فرودگاه اسراییل  مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید واز یهودی پرسید : این چیه؟ مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت این مجسمه مرد منفور ودیوانه ای است که مرا مجبور کرد از روسیه برم بیرون .مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.
مامور گمرک گفت : بله درسته آقا .بفرمایید
چند روز بعد که یهودی توی خونه اش
همه فامیل را دعوت کرد.
پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید و پرسید: این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه . بپرس این چیه؟
این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از روسیه به اینجا آوردم!!

+ نوشته شده توسط alishsky در و ساعت |
داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alishskyo بازدید : 184 تاريخ : دوشنبه 1 خرداد 1396 ساعت: 21:24